انگار با من از همه کس آشناتری ،
از هر صدای خوب برايم صداتری
ايينه ای به پاکی سر چشمه ی يقين ،
ايينه ای به پاکی سر چشمه ی يقين ،
با اينکه روبروی منی و مکدری
تو عطر هر رسيده و نجوای هر نسيم ،
تو عطر هر رسيده و نجوای هر نسيم ،
تو انتهای هر ره و آن سوی هر دری
لالای پر نوازش باران نم نمی ،
لالای پر نوازش باران نم نمی ،
خاک مرا به خواب گل ياس ميبری
انگار با من از همه کس آشناتری ،
انگار با من از همه کس آشناتری ،
از هر صدا خوب برايم صداتری
درهای ناگشوده ی معنای هر غروب ،
درهای ناگشوده ی معنای هر غروب ،
مفهوم سر به مهر طلوع مکرری
هم روح لحظه های شکوفايی و طلوع ،
هم روح لحظه های شکوفايی و طلوع ،
هم روح لحظه های گل ياس پرپری
از تو اگر که بگذرم از خود گذشته ام ،
از تو اگر که بگذرم از خود گذشته ام ،
هرگز گمان نمی برم از من تو بگذری
انگار با من از همه کس آشناتری ،
انگار با من از همه کس آشناتری ،
انگار با من از همه کس آشناتری
من غرقه ی تمای غرقاب های مرگ ،
من غرقه ی تمای غرقاب های مرگ ،
تو لحظه ی عزيز رسيدن به بندری
من چيره می شوم به هراس غريب مرگ ،
من چيره می شوم به هراس غريب مرگ ،
از تو مراست وعده ی ميلاد ديگری
از تو اگر که بگذرم از خود گذشته ام ،
از تو اگر که بگذرم از خود گذشته ام ،
هرگز گمان نمی برم از من تو بگذری
انگار با من از همه کس آشناتری
از هر صدای خوب برايم صداتری
انگار با من از همه کس آشناتری
از هر صدای خوب برايم صداتری
اردلان سرافزار
No comments:
Post a Comment