Friday, February 4, 2011

حسین پناهی

من زندگي را دوست دارم ولي
از زندگي دوباره مي ترسم!
دين را دوست دارم ...
ولي از کشيش ها مي ترسم!
قانون را دوست دارم
ولي از پاسبانها مي ترسم!
عشق را دوست دارم
ولي از زنها مي ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولي از آئينه مي ترسم!
سلام را دوست دارم
ولي از زبانم مي ترسم!
من مي ترسم
پس هستم
اينچنين مي گذرد روز و روزگار من!
من روز را دوست دارم
ولي از روزگار مي ترسم!

No comments:

Post a Comment